شاید اونایی که منو از نزدیک میشناسن بدونن من مثل خیلی دیگر از دوستان مخالف قمه زنی هستم و شده که با بعضی از دوستان که در این مورد صحبت میکنیم بحث بالا میگیره و حد خودش خارج میشه که البته ادعای بیشتر اون ها اینه که میگن “قمه عشق به امام حسین (علیه السلام ) را ثابت میکنه “ و من در ابنجا میگفتم که شما برید در گوگل کلمه “shia muslim” در گوگل تصاویری از قمه زنی شیعیان را نشان میده و چون اگر کسی که برای اولین بار به دنبال دین مناسبی برای انتخاب است با دیدن این تصاویر که نشان دهنده وحشی گری (یا به قول بعضی ها عشق به امام حسین (ع) است) از شیعه زده بشه ،در اینجا لازم میدونم ویدیویی از جناب حجت الاسلام و المسلمین قرائتی را قرار بدم که بسیار زیبا به تشریح موضوع پرداخته اند .
تصاویری از نظر مراجع در رابطه با قمه زدن
این نوشته در تاریخ 30/5/92 با توجه با ایجاد شبهه برای بعضی از افراد در شبکه های اجتماعی بوسیله ی متن زیر آپدیت شد
یادداشت:
س – میگویند مراجعی چون آیهالله العظمی نایینی و تایید آن توسط آیه الله العظمی حکیم، مرعشی نجفی، اراکی، وحید خراسانی، سید صادق شیرازی، سیستانی، سید مصطفی خوانساری، شیخ عبدالکریم حائری و …، قمه زنی را واجب و یا مستحب گفتهاند! آیا درست است؟ پاسخ چیست؟
ایکس – شبهه: اولاً که دروغ میگویند، هیچ مرجعی تا کنون قمهزنی را واجب یا مستحب بیان ننموده است. ثانیاً لازم است به نکات و فتاوای ذیل توجه شود:
الف – قبلاً در مورد اصل موضوع «قمه زنی» توضحیاتی درج شد که خوب است مطالعه نمایید (1).
ب – یقین بدانید اغلب کسانی که این بحثها را شایع میکنند، نه قمه زدن را قبول دارند و نه اساساً مرجعیت و فتوا را وقعی مینهند، بلکه فقط به تناسب هر برهه و ایامی، جوّی برای بحث، جدل و خدشه دار کردن و در نهایت ضد تبلیغ و تفرقه ایجاد میکنند.
ج – اگر کسی اهل فقه اسلام باشد یا دست کم اگر قائل نیست، بدان آگاه باشد، میداند که تقلید فقط از مجتهد زنده جایز است و بقای بر میت نیز با اجازه مجتهد زنده صورت میگیرد. پس به فرض که مرجعی در نیم یا یک قرن پیش یا حتی ده سال یا دو روز پیش، امری را جایز شمرده باشند (نه واجب، مستحب یا حرام)، هیچ کاربردی برای امروز ندارد. و اساساً یکی از حکمتهای مرجعیت و تقلید از مجتهد زنده این است که در این گونه اموری که حادث میشود، با توجه به شرایط فتوا دهد.
د – همان طور که بیان شد، چه در گذشته و چه حال، هیچ یک از مراجع وجوب یا استحباب قمه زنی را بیان نداشته اند که اگر قائل به وجوب یا استحباب آن بودند، اول خودشان آن را انجام میدادند. در مورد دروغهایی که به مراجع بستهاند، آیات عظام سیستانی و وحید خراسانی، بیش از دیگران هدف بودهاند. آیت الله العظمی وحید خراسانی خود در این باره میگویند: «تاكنون آنچه درباره حفظ شعایر حسینی گفتهام راجع به قمهزنی نبوده است». ایشان هم چنین افزودند: «راجع به قمهزنی من اصلاً حرفی نزدم، مطالب من ناظر به قمه زدن نیست، در برخی مجامع فقهی، كلام من مطرح و تحریف شده است؛ هیچ كس هم دفاع نكرده است، من این را نگفتم و تحریف شده است.»
فتاوای مراجع تقلید:
حضرت آیت الله العظمی امام خمینی (ره): در وضع کنونی قمه نزنند.
مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت(ره): ازهرعملی كه باعث وهن به تشیع می شود باید پرهیز نمود.
مرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی(ره): توجه به گرایشی كه نسبت به اسلام و تشیع بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در اكثر نقاط جهان پیدا شده است و ایران اسلامی به عنوان ام القرای جهان اسلام، شناخته میشود و اعمال و رفتار ملت ایران به عنوان الگو و بیانگر اسلام، مطرح است، لازم است در رابطه با مسائل سوگواری و عزاداری سالار شهیدان، حضرت امام حسین ـ علیه السلام ـ به گونهای عمل شود، كه موجب گرایش بیشتر و علاقهمندی شدیدتر به آن حضرت و هدف مقدس وی گردد. پیداست در این شرایط، مسئله قمه زدن نه تنها چنین نقشی ندارد، بلكه به علت عدم قابلیت پذیرش، و نداشتن هیچ گونه توجیه قابل فهم مخالفین، نتیجه سوء بر آن مترتب خواهد شد. لذا لازم است، شیعیان علاقهمند به مكتب امام حسین ـ علیهالسلام ـ از آن خودداری نمایند؛ و چنان چه در این مورد، نذری وجود داشته باشد؛ نذر واجد شرایط صحت و انعقاد نیست.
آیت اللهالعظمی امام خامنهای(دام ظلّه) در مورد قمه زنی علنی یا حتی مخفی: قمه زنى علاوه بر این كه از نظر عرفى از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمىشود و سابقهاى در عصر ائمه «علیهم السلام» و زمانهاى بعد از آن ندارد و تأییدى هم به شكل خاص یا عام از معصوم «علیه السلام» در مورد آن نرسیده است، در زمان حاضر موجب وهن و بدنام شدن مذهب مىشود بنابر این در هیچ حالتى جایز نیست. (رساله اجوبه، سوال 1461)
حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی: برای حفظ شعائر حسینی، باید از ورود بدعتها و كارهای خلاف به نام عزاداری، جلوگیری كرد (دقت شود که ایشان نه تنها جایز نمیدانند، بلکه میفرمایند باید جلوگیری کرد) و نیز میفرمایند: «موضوع، حكم وجوب حفظ شعائر حسینی(ع) است. این كارهای خلاف، بدعت است . »
آیت الله العظمی سیستانی: باید از کارهایی که عزاداری را خدشهدار میکند اجتناب شود.
آیت الله العظمی مکارم شیرازی: قمه زنی قطعاً حرام است و باید از انجام اعمالی که موجب وهن مذهب و یا آسیب به بدن میشود اجتناب کرد.
آیت الله العظمی نوری همدانی: قمه زدن اشکال دارد. – عزاداران محترم و متعهد به جای این که قمه را بر فرق خود بکوبند در فکر آن باشند قمه را بر سر دشمنان اسلام که اراضی آنان را اشغال و در فکر تضعیف آنان میباشند و منابع آنان را غارت و بالاخره هر روزی با ترفند جدیدی حیات اسلامی آنها را به مخاطره می اندازند بکوبند . خداوند توفیق بیشتر برای پیمودن این راه به همه ی مسلمانان عنایت بفرماید.
آیت الله العظمی جوادی آملی: چیزی که مایه وهن اسلام و پایه هتک حرمت عزاداری است جایز نیست، انتظار می رود از قمه زنی و مانند آن پرهیز شود.
آیة الله العظمی سید كاظم حائری: خرافاتی مانند قمهزنی، موجب بدنامی اسلام و تشیع است.
قسمت دوم اضافه شده
س: برخی سعی دارند فرهنگ «قمهزنی» را در حرف یا عمل ترویج کنند. میگویند: چرا علمای سلف حرام نکردند؟ بالاخره موضوع چیست و حکمش کدام است؟
«ایکس – شبهه»: متأسفانه همانگونه که خرافاتی وارد دین مردم شده و اقوال غلطی در گفتهها و به ویژه ذکر مصیبتها بیان میگردد، رفتارهای غلطی نیز توسط دشمنان ترویج میگردد، که از جمله آنها قمهزنی است که مقام معظم رهبری از آن به «بیّن الغی» یعنی گمراهی آشکار تعبیر مینمایند.
اخیراً در ضد تبلیغ در میان مذهبیها و معتقدین میخواهند باب کنند که هر چه حرام شد، لابد انجامش فضلیتی است(؟!) این است که چنین رفتارهایی ترویج میشود. قمهزنی در گذشته فقط مخصوص عوام و برخی از قبائل بود، اما امروزه شاهدیم که برخی از جوانان و حتی مدعیان مذهب و شعور به آن اصرار میورزند و حتی شنیدیم برخی به کربلا میروند تا آنجا قمه بزنند! بدیهی است این دیگر خرافه، هوای نفس است و نه عشق به امام حسین (ع)، منتهی میخواهند با نام مقدس ایشان، رفتارهای خرافاتی، وهن انگیز و مضر برای اسلام را توجیه و تطهیر کرده و خودشان را مطرح کنند. اگر عقل و ایمانی دارند، سلاحشان را علیه دشمنان اسلام و جنایاتشان علیه مسلمین به کار برند، چرا به سر خود میزنند؟
قمه زنی از نمودهای بارز القائات دشمنان اسلام و تشیع است. به قول مقام معظم رهبری در زمان شوروی کمونیست در آذربایجان هر رفتار و نماد دینی را تحریم کرده بودند به جز قمهزنی.
قمه زنی جدیداً حرام نشده است، بلکه از ابتدا عملی غیر عقلی و غیر شرعی و مضر به جسم و جان و فرهنگ و اسلام و حرام بود، بلکه جدیداً حرمت آن به صورت رسمی بیان گردیده است و اگر علمای سلف مطلبی در تحریم قمهزنی بیان نکرده باشند، دلیلش این است که نه خودشان در آن شرایط بودند و نه جامعهی اسلامی شرایطش را داشت و نه حکومت اسلامی قدرتمندی بر سر کار بود. هر چند که آنان نیز در قالب کلیات بیان داشتهاند که هر کاری موجب ضرر جدی به بدن و بدتر از آن وهن اسلام و دینزدایی دیگران گردد، حرام است.
ذیلاً بیانات مقام معظم رهبری، حضرت امام خامنهای به همراه دو استفتاء از ایشان ایفاد میگردد که برای درک هر مؤمن عاقلی کفایت است.
(17/03/1373): … بنده خيلى متأسفم كه بگويم در اين سه، چهار سال اخير، برخى كارها در ارتباط با مراسم عزادارى ماه محرّم ديده شده است كه دستهايى به غلط، آن را در جامعه ما ترويج كردهاند. كارهايى را باب مىكنند و رواج مىدهند كه هر كس ناظرِ آن باشد، برايش سؤال بهوجود مىآيد. بهعنوال مثال، در قديمالايام بين طبقه عوامالنّاس معمول بود كه در روزهاى عزادارى، به بدن خودشان قفل مىزدند! البته، پس از مدتى، بزرگان و علما آن را منع كردند و اين رسمِ غلط برافتاد. اما باز مجدّداً شروع به ترويج اين رسم كردهاند و شنيدم كه بعضى افراد، در گوشه و كنار اين كشور، به بدن خودشان قفل مىزنند! اين چه كارِ غلطى است كه بعضى افراد انجام مىدهند!؟
قمهزدن نيز همينطور است. قمهزدن هم از كارهاى خلاف است. مىدانم عدّهاى خواهند گفت: «حق اين بود كه فلانى اسم قمه را نمىآورد.» خواهند گفت: «شما به قمهزدن چهكار داشتيد؟ عدّهاى مىزنند؛ بگذاريد بزنند!» نه؛ نمىشود در مقابل اين كارِ غلط سكوت كرد. اگر بهگونهاى كه طىّ چهار، پنج سال اخيرِ بعد از جنگ، قمهزدن را ترويج كردند و هنوز هم مىكنند، در زمان حيات مبارك امام رضواناللَّهعليه ترويج مىكردند، قطعاً ايشان در مقابل اين قضيه مىايستادند. كارِ غلطى است كه عدّهاى قمه بهدست بگيرند و به سر خودشان بزنند و خون بريزند. اين كار را مىكنند كه چه بشود؟! كجاى اين حركت، عزادارى است؟! البته، دست بر سر زدن، به نوعى نشانه عزادارى است. شما بارها ديدهايد، كسانى كه مصيبتى برايشان پيش مىآيد، برسروسينه خود مىكوبند. اين نشانه عزادارىِ معمولى است. اما شما تا به حال كجا ديدهايد كه فردى به خاطر رويكرد مصيبتِ عزيزترين عزيزانش، با شمشير برمغز خود بكوبد و از سرِ خود خون جارى كند؟! كجاى اين كار، عزادارى است؟! قمهزدن، سنّتى جعلى است. از امورى است كه مربوط به دين نيست و بلاشك، خدا هم از انجام آن راضى نيست. علماى سلف دستشان بسته بود و نمىتوانستند بگويند «اين كار، غلط و خلاف است.» امروز روز حاكميت اسلام و روز جلوه اسلام است. نبايد كارى كنيم كه آحاد جامعه اسلامىِ برتر، يعنى جامعه محبِ اهلبيت عليهمالسّلام كه به نام مقدس ولىِّ عصر ارواحنافداه، به نام حسينبنعلى عليهالسّلام و به نام اميرالمؤمنين عليهالصّلاةوالسّلام، مفتخرند، در نظر مسلمانان و غيرمسلمانان عالم، بهعنوان يك گروه آدمهاى خرافىِ بىمنطق معرفى شوند. من حقيقتاً هر چه فكر كردم، ديدم نمىتوانم اين مطلب – قمهزدن – را كه قطعاً يك خلاف و يك بدعت است، به اطّلاع مردم عزيزمان نرسانم. اين كار را نكنند. بنده راضى نيستم. اگر كسى تظاهر به اين معنا كند كه بخواهد قمه بزند، من قلباً از اوناراضىام. اين را من جدّاً عرض مىكنم. يك وقت بود در گوشه و كنار، چند نفر دوْرِ هم جمع مىشدند و دور از انظار عمومى مبادرت به قمهزنى مىكردند و كارشان، تظاهر – به اين معنا كه امروز هست – نبود. كسى هم به خوب و بدِ عملشان كار نداشت؛ چرا كه در دايره محدودى انجام مىشد. اما يك وقت بناست كه چند هزار نفر، ناگهان در خيابانى از خيابانهاى تهران يا قم يا شهرهاى آذربايجان و يا شهرهاى خراسان ظاهر شوند و با قمه و شمشير برسر خودشان ضربه وارد كنند. اين كار، قطعاً خلاف است. امام حسين عليهالسّلام، به اين معنا راضى نيست. من نمىدانم كدام سليقههايى و از كجا اين بدعتهاى عجيب و خلاف را وارد جوامع اسلامى و جامعه انقلابى ما مىكنند؟!
(1/1/1376): … من در دو، سه سال قبل از اين، راجع به قمهزدن مطلبى را گفتم و مردم عزيز ما، آن مطلب را با همه وجود پذيرفتند و عمل كردند. اخيراً مطلبى را كسى به من گفت كه خيلى برايم جالب و عجيب بود. براى شما هم آن مطلب را نقل مىكنم. كسى كه با مسائل كشور شوروى سابق و اين بخشى كه شيعهنشين است – جمهورى آذربايجان – آشنا بود، مىگفت: آن زمان كه كمونيستها بر منطقه آذربايجان شوروى سابق مسلّط شدند، همه آثار اسلامى را از آنجا محو كردند. مثلاً مساجد را به انبار تبديل كردند، سالنهاى دينى و حسينيهها را به چيزهاى ديگرى تبديل كردند و هيچ نشانهاى از اسلام و دين و تشيّع باقى نگذاشتند. فقط يك چيز را اجازه دادند و آن، قمه زدن بود! دستورالعمل رؤساى كمونيستى به زيردستان خودشان اين بود كه مسلمانان حق ندارند نماز بخوانند، نماز جماعت برگزار كنند، قرآن بخوانند، عزادارى كنند، هيچ كار دينى نبايد بكنند؛ اما اجازه دارند قمه بزنند! چرا؟ چون قمه زدن، براى آنها يك وسيله تبليغ بر ضدّ دين و بر ضدّ تشيع بود. بنابراين، گاهى دشمن از بعضى چيزها، اين گونه عليه دين استفاده مىكند. هرجا خرافات به ميان آيد، دين خالص بدنام خواهد شد.
مبلّغان دينى، علماى دينى، متفكّران دينى، عشّاق گسترش اسلام، علاقهمندان به اسلام و اهلبيت عليهمالسّلام بايد توجّه كنند كه اسلام و قرآن، با استدلال و منطق همراه است. مكتب اهل بيت، با منطق و استدلال همراه است. اگر استدلال را از آن جدا كردند و به جاى استدلال، خداى نكرده چيزى را وارد كردند كه از منطق دور است و جنبه خرافى دارد، اين درست ضدّ استدلال عمل خواهد كرد. پس، يك ابزار اسلام براى گسترش و غلبه بر همه اديان و جماعات و ملل و كشورها، عبارت از منطق است و ديگرى، عبارت از عدالت اجتماعى است.
(19/10/1386): … البته گويندگان، وعاظ، مداحان، سرايندگان، همه بايد توجه داشته باشند كه اين يك حقيقت عزيز است؛ با آن نبايست بازى كرد؛ حقايق ماجراى عاشورا را بازيچه نبايد قرار داد. هر كسى يك چيزى به آن اضافه بكند، خرافهاى را به آن وصل بكند، كارهاى غير معقول را به نام عزادارى انجام بدهد، اينها نبايد باشد؛ اينها طرفدارى از امام حسين نيست. يك وقتى ما راجع به مسئلهى تظاهرات قمه، مطلبى را گفتيم، يك عدهاى گوشه كنار صداشان بلند شد كه آقا ! اين عزادارى امام حسين است؛ مخالفت نشود با عزادارى امام حسين! اين، مخالفت با عزادارى نيست؛ مخالفت با ضايع كردن عزادارى است. عزادارى امام حسين را نبايد ضايع كرد. منبر حسينى، مجلس حسينى، محل بيان حقايق دينى، يعنى حقايق حسينى است. شعر در اين جهت، حركت در اين جهت، نوحه و مديحه در اين جهت بايد باشد.
(22/09/1388): … بنابراين، اين عزادارىهائى كه انجام ميگيرد، اين گريه و زارىاى كه ميشود، اين تشريح حوادث عاشورا كه ميشود، اينها چيزهاى لازمى است. يك عده از موضع روشنفكرى نيايند بگويند آقا، اينها ديگر لازم نيست. نه، اينها لازم است؛ اينها تا آخر لازم است؛ همين كارهائى كه مردم ميكنند. البته يك شكلهاى بدى وجود دارد كه گفتهايم؛ مثل قمه زدن كه گفتيم اين ممنوع است، نبايد اين كار انجام بگيرد؛ اين، مايهى دراز شدن زبان دشمنان عليه دوستان اهلبيت است. اما همين عزادارى متعارفى كه مردم ميكنند؛ دستهجات سينهزنى راه مىاندازند، عَلَم بلند ميكنند، اظهار محبت ميكنند، شعار مينويسند، ميخوانند، گريه ميكنند؛ اينها ارتباط عاطفى را روزبهروز بيشتر ميكند؛ اينها خيلى چيزهاى خوبى است. اين، اهميت تبليغ.
(22/09/1388): … انجام عزاداری به شكل متعارف آن و حركت بصورت دستجات سینه زنی و ذكر مصیبت موجب بیشتر شدن ارتباطات عاطفی مردم خواهد شد اما باید از برخی اشكال عزاداری، همچون قمه زنی كه بد و ناصحیح است و قبلاً هم بر ترك آن تأكید شده پرهیز شود.
استفتائات از مقام معظم رهبری:
الف – در روز عاشورا مراسمى مانند قمه زنى و پابرهنه وارد آتش و ذغال روشن شدن برگزار مىشود که علاوه بر اينکه باعث بدنام شدن مذهب شيعه اثنى عشرى در انظار علما و پيروان مذاهب اسلامى و مردم جهان مىشود، ضررهاى جسمى و روحى هم به اين اشخاص وارد مىکند و همچنين موجب توهين به مذهب مىگردد، نظر شريف حضرتعالى در اينباره چيست؟
ج: هر کارى که براى انسان ضرر داشته و يا باعث وهن دين و مذهب گردد حرام است و مؤمنين بايد از آن اجتناب کنند و مخفى نيست که بيشتر اين امور باعث بدنامى و وهن مذهب اهل بيت(عليهمالسلام) مىشود و اين از بزرگترين ضررها و خسارتهاست.
ب – آيا قمه زدن بهطور مخفى حلال است يا اينکه فتواى شريف حضرت عالى عموميت دارد؟
ج: قمه زنى علاوه بر اينکه از نظر عرفى از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمىشود و سابقهاى در عصر ائمه(عليهمالسلام) و زمانهاى بعد از آن ندارد و تأييدى هم به شکل خاص يا عام از معصوم(عليهالسلام) در مورد آن نرسيده است، در زمان حاضر موجب وهن و بدنام شدن مذهب مىشود بنا بر اين در هيچ حالتى جايز نيست.
__________________________________________________
2 محرم 1435 بروز شد
*نقد ادله قائلین به جواز قمهزنی
1- افسانه سر به محمل کوبیدن حضرت زینب(س):
قمه زنان به این روایت دروغ استناد کرده و میگویند: اگر قمهزنی و سر شکافتن در عاشورا و عزای سیدالشهدا جایز نیست، پس چرا حضرت زینب(س) سرش را به چوب محمل کوفت و سر و صورت خود را آغشته به خون کرد.
اصل ماجرا چنین است که فردی به نام «مسلم جصاص(گچکار)» نقل میکند: به هنگامی که در حال بازسازی دروازه اصلی شهر کوفه بوده هیاهویی میشنود و به سمت هیاهو حرکت کرده و میبیند که اسرای واقعه عاشورا در کجاوه بودند و در این هنگام سر بریده امام حسین(ع) را بالای نیزه بردند که حضرت زینب با مشاهده سر بریده برادر، سر خود را از فرط ناراحتی به چوب محمل میکوبد، چنانچه خون از زیر مقنعهاش جاری شد و با چشم گریان اشعاری را قرائت کردند.[1]
این مطلب برگرفته شده از کتابی به نام «نورالعین فی مشهد الحسین» است که نویسنده آن مشخص نیست و تنها به ابراهیم بن محمد نیشابوری اسفراینی نسبت داده میشود که شخصی اشعری مذهب و شافعی مسلک بود و بسیاری از علما در بی اعتبار بودن آن صحه گذاشتهاند.
چنانچه محدث بزرگوار مرحوم شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح الجنان بیان میکند که نسبت سر شکستن به حضرت زینب(س) بعید است، چون ایشان عقیله بنیهاشم و صاحب مقام رضا و تسلیم است ، وی سپس با استناد به کتابهای معتبر مینویسد که اصلاً محمل و هودجی در کار نبود تا آن حضرت سرش را به آن بکوبد.[2]
2- جزع برای امام حسین(ع)
قمه زنان با استناد به این موضوع، قمهزنی را از مصادیق جزع و عزاداری میدانند؛ چون جزع و عزاداری برای امام حسین(ع) از شعائر الهی است، پس قمهزنی نیز به تبع آن جایز و حتی مستحب است.
ولی باید دانست که هر فعل و شیئی دارای تعریف و محدوده مشخصی است که این تعریف یا از ناحیه شرع مقدس معین شده و یا عقل و عرف برای آن محدوده معین میکند، در اینجا نیز باید محدوده عزاداری توسط شرع یا عقل معین شود.
امام خمینی(ره) در این باره چنین میگویند: در اینجا هم باید در خصوص عزاداری و مجالسی که به نام امام حسین(ع) بر پا میشود سخنی بگویم، ما و هیچ یک از دینداران نمیگوییم که با این مراسم، هر کسی هر کاری میکند خوب است، چه بسا علمای بزرگ و دانشمندان، بسیاری از این کارها را ناروا دانسته و از آن جلوگیری کردهاند.[3]
بنابراین در مورد قمهزنی باید گفت که هیچ دلیل شرعی که بتوان با آن قمهزنی یا اعمال شبیه به آن را به عنوان عزاداری و جزع بر میشمرد، وجود ندارد، اما متأسفانه بعضی از طرفداران قمهزنی برای این که کار خود را توجیه کنند و وجهه شرعی به آن بدهند، دست به تحریفاتی در متون روایات نیز زدهاند.
3- مواسات و همدردی با امام حسین(ع)
دلیل دیگر قمه زنان برای قمه زدن، این است که آنان عنوان میدارند که عمل ما نوعی مواسات و همدردی با امام حسین(ع) است، در جواب گفت، ابتدا باید تعریف و محدوده مشخصی برای مواسات مشخص کرد سپس حکم کرد که قمه زنی مصداق مواسات است یا نه؟
مواسات در لغت به معنای آن است که از آنچه داریم به طرف مقابل خویش بدهیم تا با او مساوی شویم، پس اطلاق مواسات بر قمهزنی از نظر معنای لغوی غلط است، در اینجا چیزی به امام حسین(ع) داده نشده است، زیرا انجام این امور یا به خاطر دنیای ایشان است که آن حضرت در دنیا نیستند و یا به خاطر آخرت آن حضرت است که ایشان در آخرت، به این کارها نیازی ندارند، پس اگر سیدالشهدا به خاطر نبرد در راه خدا متألم میشد، همدردی ما این است که ما هم به خاطر نبرد در راه خدا متألم شویم، زیرا معنای مشارکت همین است که در جای او قرار گیریم.
4-احیای امر مذهب
مدافعان قمه زنی ادعا میکنند که با قمه زنی پایههای دین را تقویت کرده و بدین وسیله تعداد علاقهمندان به مذهب تشیع را می توان افزایش داد، در جواب از این استدلال باید گفت:
باطل بودن این استدلال بسیار مشخص است، زیرا اصلیترین دلیل حرمت قمهزنی موضوع موهن و تضعیف مذهب بودن آن است، به گونهای که انجام آن چهرهای زشت و وحشیانه از اسلام در نظر غیر مسلمانان و حتی بعضی از مسلمانان بر جای میگذارد.
امام خمینی(ره) در این باره میگوید: شما میخواهید برای خدا کاری انجام دهید، در شرایطی که کاری به ضرر اسلام تمام شود، بهتر است که انجام نشود، مثلاً قمهزنی که موجب وهن اسلام میشود شما تا میتوانید دستجات و سینهزنی را با شکوهتر انجام دهید.[4]
5-استدلال به فرازی از زیارت ناحیه مقدسه
در قسمتی از زیارت منسوب به زیارت ناحیه مقدسه آمده است: «من صبح و عصر بر تو ندبه میکنم و به جای اشکها بر تو خون میگریم». بعضیها خواستهاند تا از این عبارت جواز قمهزنی و خونریزی را استفاده کرده و بگویند چون امام زمان(عج) حاضر است برای جد بزرگوارش خون گریه کند، پس ما نیز میتوانیم قمهزنی و خونریزی کنیم!
این گونه استدلالها یا از شدت تعصب آنهاست یا از روی قلت سواد، زیرا هر شخص غیر مغرضی با شنیدن این جملات متوجه میشود که خون گریه کردن امری است که عرفاً محال بوده و عملی نیست، پس اگر معنای کلام را آن گونه که قمهزنان معنی میکنند تصور کنیم، لازم میآید که نعوذبالله امام زمان(عج) در این کلمات دروغ گفته باشند، این گونه استعمالات ادبی که برای بیان شدت احساسات فرد به کار میرود در کلام فصحا به وفور یافت میشود و نباید آن را در غیر محل آن، معنی کرد.
6-امام سجاد و کوبیدن سر به دیوار
یکی دیگر از ادله مدافعان قمهزنی به نقل تاریخی است که آمده امام سجاد(ع) در عزای حسین به تمام قد بلند شده و سر را دیوار کوبید و… : «قام علی طوله و نطح الجدار بوجهه فکسر انفهه و شجّ رأسه و سال دمه علی صدره و خرّ مغشّیا علیه من شدة الحزن و البکاء»؛ تمام قد حضرت ایستاد و صورت خود را به دیوار منزل کوبید پس بینی آن حضرت و سر ایشان شکست و خونش بر صورت ایشان ریخت و از شدت حزن و گریه از هوش رفتند».[5]
در پاسخ باید گفت:
محدث نوری(متوفای 1320 قمری) کتابی با نام «دار السلام» دارد، در این کتاب احادیث ضعیفی مطرح شده است و قابل اعتنا نیست، ج. قضیه امام سجاد(ع) که نقل شده حدیث نبوده بلکه نقل تاریخی است و در کتابهای معتبر تاریخی نقل نشده است.
این گونه حرکات با مبانی اسلام و قرآن و عزاداری امام حسین(ع) منافات دارد و مصداق لطمه زدن به بدن است و حرام است، در نتیجه نمیتوان به چنین حدیثی که نه ریشه تاریخی دارد و نه در منابع حدیثی و تاریخی وجود دارد و نه با مبانی قرآن سازگاری دارد، استناد کرد.
*تبیین دلایل حرمت قمهزنی
1-بدعت بودن قمهزنی
قمهزنی از امور اختراعی است که هیچگونه سابقهای در عصر ائمه(ع) و حتی قرون نزدیک به آن نداشته است، شهید مطهری در این رابطه میگوید: قمهزنی و بلند کردن طبل و شیپور از ارتدوکسهای قفقاز به ایران سرایت کرد و چون روحیه مردم برای پذیرفتن آنها آمادگی داشت، همچون برق در همه جا دوید.[6]
علامه سید محسن امین مینویسد: بزرگترین گناهها این است که انسان بدعتها را به جای مستحب گرفته و یا امور مستحبی را بدعت وانمود کند، امور نهی شده که در عزاداریها فراوان اتفاق میافتد، از قرار زیر است: کذب و دروغ گفتن؛ آزار نفس و اذیت کردن بدن که همان قمه زدن و … حرام بودن این امور، عملاً و فعلاً ثابت است؛ جیغ زدن و فریادهای بلند زنان که علاوه بر زشت بودن آن، اصلاً گناه و معصیت است؛ غیر از اینها آنچه به نام دین در اینگونه مجالس، موجب آبروریزی و هتک حرمت فوقالعاده دین میشود و حد مرزی نیز نمیتوان بر آن شمرد.[7]
2- وهن و تضعیف مذهب
مهمترین دلیلی که برای حرمت قمهزنی ذکر شده وهن نسبت به مذهب است تا کنون در شبکههای تلویزیونی و رسانههای ضد اسلامی در جهان، با استناد به صحنههای قمهزنی که در برخی دیگر از کشورهای اسلامی نظیر پاکستان و عراق هم معمول است، تولیدات زیادی را بر علیه اسلام و مسلمین تهیه کردهاند که در آنها چهرهای خشن و زشت از اسلام معرفی شده است، نظیر فیلم «شمشیر اسلام» که توسط شبکه تلویزیونی بی بی سی تهیه شده و یا فیلم «ترور شیعی» که از تلویزیون آمریکا پخش شد که در آن شیعیان به گونهای معرفی شده بودند که به چیزی جز قتل و خونریزی فکر نمیکنند و در پایان نیز صحنههای از قمهزنی در روز عاشورا پخش شد.[8]
مقام معظم رهبری در این رابطه مطلبی نقل کردهاند: «… وقتی کمونیستها بر منطقه آذربایجان شوروی سابق مسلط شدند، همه آثار اسلامی را از آنجا محو کردند مثلاً مساجد را به انبار تبدیل کردند و … هیچ نشانهای از اسلام و تشیع باقی نگذاشتند، فقط یک چیز را اجازه دادند و آن قمه زدن بود، دستورالعمل رؤسای کمونیستی به زیر دستانشان این بود که مسلمانان حق ندارند نماز جماعت برگزار کنند و یا قرآن بخوانند، اما اجازه دارند که قمه بزنند، چون خود قمهزنی برای آنها یک وسیله تبلیغاتی بر ضد دین و تشیع بود …» [9]
پینوشتها:
[1] . ناسخ التواریخ، جلد 6، صفحه 54. [2] . منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، جلد 1، صفحه 75 [3]. کشف اسرار، امام خمینی، صفحه 173 [4]. در سایه آفتاب، محمدحسن رحیمیان، صفحه 116 [5]. دارالسلام، جلد2، صفحه 179 [6]. جاذبه و دافعه علی(ع)، صفحه 154 [7]. التنزیه، صفحه 13 [8].کیهان عربی 6/1/1415، شماره 3113 [9]. نقل شده در دیدار عمومی با مردم مشهد در اول فروردین 1376
تشکر مي کنم بابت زحماتي که مي کشيد.
سلام بزرگتر از دهنت حرف نزن
سلام
مهم این نیست که آدم بزرگتر از دهنش یا ذهنش حرف بزنه
مهم اینه که وقتی برای ذهن دیگران این حرف ها سخته و نمیتونند بپذیرنش شروع به فحاشی و بد دهانی میکنند
من با مدارک و ادله حرفم رو زدم شما هم با ادله قابل قبول حرفت رو بزن!
سلام دوست عزیز مطلب خوب و مهمی بود. سپاسگزارم
استفاده کردم خیلی
و چاپ و منتشر شد با اجازتون